اشعار نیما یوشیج و اشعار مولانا
زیباترین اشعار مولانا (عاشقانه عارفانه)
یکی از زیباترین اشعار عاشقانه عارفانه مولانا جلال الدین محمد بلخی را در ادامه با هم می خواهیم :
پوشیده چون جان میروی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون میروی بیمن مرو ای جان جان بیتن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
بی پا و سر کردی مرا بیخواب و خور کردی مرا
در پیش یعقوب اندر آ ای یوسف کنعان من
از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من
گل جامه در از دست تو وی چشم نرگس مست تو
ای شاخه ها آبست تو وی باغ بیپایان من
یک لحظه داغم میکشی یک دم به باغم میکشی
پیش چراغم میکشی تا وا شود چشمان من
ای جان پیش از جانها وی کان پیش از کانها
ای آن بیش از آنها ای آن من ای آن من
چون منزل ما خاک نیست گر تن بریزد باک نیست
اندیشهام افلاک نیست ای وصل تو کیوان من
بر یاد روی ماه من باشد فغان و آه من
بر بوی شاهنشاه من هر لحظهای حیران من
ای جان چو ذره در هوا تا شد ز خورشیدت جدا
بی تو چرا باشد چرا ای اصل چارارکان من
امیدواریم از این شعر زیبای مولانا همچون دیگر اشعار مولانا لذت برده باشید و وزن و قافیه های بی نظیر آن در شما شوق و شعف ایجاد کرده باشد.
فعالیتهای اجتماعی نیما یوشیج
دوران نوجوانی و جوانی نیما همراه است با طوفانهای سهمگین سیاسی و اجتماعی در ایران همچون انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تأسیس جمهوری سرخ گیلان، اما روح حساس نیما نمیتوانست از این طوفان های اجتماعی بیتأثیر ماند. نیما یوشیج از بعد سیاسی تفکر چپگرایانه داشت، و با نشریه ایران سرخ، یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه 1920) که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر میشد همکاری قلمی داشت. ازجمله تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و در کنار او بجنگد تا بمیرد. قبل تر، در دهه 20 شمسی، در اولین کنگره نویسندگان ایران عضو هیأت مدیره کنگره بود و اشعار نیما یوشیج در نشریات چپگرای این دوره انتشار پیدا می کرد.